امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bamboozle

bæmˈbuːzl bæmˈbuːzl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

verb - transitive
گول زدن، ریشخند کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Their speeches were intended to bamboozle the workers into obedience.
- منظور از نطق‌های آن‌ها این بود که با فریب کارگران را وادار به اطاعت کنند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bamboozle

  1. verb fool; cheat
    Synonyms: baffle, befuddle, bilk, con, confound, confuse, deceive, defraud, delude, dupe, flimflam, hoax, hoodwink, hornswoggle, mystify, perplex, puzzle, stump, swindle, trick
    Antonyms: be honest

ارجاع به لغت bamboozle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bamboozle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bamboozle

لغات نزدیک bamboozle

پیشنهاد بهبود معانی