امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Banderole

    banderol banderol
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: banderol

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    باندرول، سرچسب، بنر/پرچم کوچک

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    - Students unfurled a banderole at the entrance of the school.
    - دانش‌آموزان پرچم کوچکی را در ورودی مدرسه برافراشتند.
    - transparent banderol
    - سرچسب شفاف
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد banderole

    1. noun Fabric used especially as a symbol
      Synonyms: banner, banneret, color, ensign, flag, jack, oriflamme, pennant, pennon, standard, streamer

    ارجاع به لغت banderole

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «banderole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/banderole

    لغات نزدیک banderole

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند