امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Banker

    ˈbæŋkər ˈbæŋkə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bankers

    معنی‌ها

    noun countable B2
    بانکدار، صراف

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    noun countable
    بانکدار
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد banker

    1. noun professional in financial institution
      Synonyms: broker, capitalist, croupier, dealer, financier, house, investor, manager, money-lender, officer, teller, treasurer, usurer

    ارجاع به لغت banker

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «banker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/banker

    لغات نزدیک banker

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    glasses glass ticket taxi wheel boat water pail cafe trousers bedroom table nose bird elephant box money towel