امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Banned

bænd bænd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    bans
  • وجه وصفی حال:

    banning

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ممنوع، قدغن، ممنوعه، مردود، محروم، غیرقانونی، تحریم‌شده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- Smoking is banned in all public areas.
- استعمال دخانیات در همه‌ی اماکن عمومی ممنوع است.
- Many people were disappointed when they found out that the banned film would not be shown in theaters.
- بسیاری از مردم وقتی متوجه شدند که فیلم ممنوعه در سینماها اکران نمی‌شود، مایوس شدند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد banned

  1. verb Forbid the public distribution of ( a movie or a newspaper)
    Synonyms: suppressed, stifled, censored, hushed
  2. verb Ban from a place of residence, as for punishment
    Synonyms: forbidden, halted, debarred, shunned, enjoined, ostracized, tabooed, outlawed, prevented, proscribed, prohibited, vetoed, suppressed, banished, restrained, rejected, disallowed, invoked, interdicted, blackballed, expatriated, exiled, execrated, excommunicated, excluded, denounced, curst, condemned, boycotted, blocked, barred, anathematized, inhibited
    Antonyms: allowed, permitted
  3. adjective Forbidden by law
    Synonyms: illegal, prohibited, outlawed, taboo, nonpermissible, tabu, unpermissible

ارجاع به لغت banned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «banned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/banned

لغات نزدیک banned

پیشنهاد بهبود معانی