معنی barium به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈberiəm ˈbeəriəm

توضیحات

نماد: Ba

عدد اتمی: 56

جرم اتمی: 137.33

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شیمی عنصر شیمیایی باریم، عنصر باریم، فلز باریم

لیست لغات شیمی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- In laboratories, barium is used to test the solubility of various substances.

- در آزمایشگاه‌ها، از باریم برای آزمایش حلالیت مواد مختلف استفاده می‌شود.

- The chemical symbol for barium is Ba, and it belongs to the alkaline earth metals group.

- نماد شیمیایی باریم، Ba است و به گروه فلزات قلیایی خاکی تعلق دارد.

- In laboratories, barium is used as a reagent in various chemical reactions.

- در آزمایشگاه‌ها از باریم به‌عنوان معرف در واکنش‌های شیمیایی مختلف استفاده می‌شود.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد barium

noun a chemical element that is a soft, silver-white metal, is alkaline, and combines with oxygen very easily

ارجاع به لغت barium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «barium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barium

لغات نزدیک barium

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند