امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Barring

    ˈbɑːrɪŋ ˈbɑːrɪŋ
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • گذشته‌ی ساده:

      barred

    • شکل سوم:

      barred

    • سوم‌شخص مفرد:

      bars

    معنی و نمونه‌جمله

    plural preposition
    به‌جز، به‌استثنا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - Barring rain, we will leave tomorrow.
    - اگر باران نیاید فردا خواهیم رفت.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد barring

    1. adjective except for
      Synonyms: apart from, aside from, bar, but for, discounting, excepting, excluding, other than, outside of, save for, short of, with the exception of

    ارجاع به لغت barring

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «barring» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/barring

    لغات نزدیک barring

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی