امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bate

ˈbeɪt beɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive verb - intransitive adverb
کم کردن، تخفیف دادن، پایین آوردن، نگه‌داشتن (نفس)، راضی کردن، دلیل و برهان آوردن، بال زدن به طرف پایین، خیساندن چرم در ماده قلیایی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bate

  1. verb To lessen the force or intensity of; moderate:
    Synonyms: retund
  2. verb To become or cause to become less active or intense
    Synonyms: abate, die away, down, off, or out), ease, ebb, fall, fall off, lapse, let up, moderate, remit, slacken, slack off, subside, wane

Idioms

  • with bated breath

    (به خاطر ترس یا هیجان و غیره) با نفس حبس

ارجاع به لغت bate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bate

لغات نزدیک bate

پیشنهاد بهبود معانی