امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bayberry

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural adjective
    گیاه‌شناسی برگ بو (جنس Myrloa)، میوه‌ی این گیاه
    لیست واژگان گیاه شناسی به انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری
    noun plural adjective
    گیاه‌شناسی پیمنتو (Pimento racemosa از خانواده‌ی myrtle)، گیاهان وابسته به تیره‌ی Myricaceae و راسته‌ی Myricales
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bayberry

    1. noun Deciduous aromatic shrub of eastern North America with grey-green wax-coated berries
      Synonyms: candleberry, swamp candleberry, waxberry, Myrica pensylvanica
    2. noun West Indian tree; source of bay rum
      Synonyms: bay-rum tree, Jamaica bayberry, wild cinnamon, Pimenta acris

    ارجاع به لغت bayberry

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bayberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bayberry

    لغات نزدیک bayberry

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی