معنی bean counter به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈbiːnˈkaʊntər biːnˈkaʊntə

معنی

(آمریکا - عامیانه) کسی که (مثل برخی حسابداران) فقط به جزئیات توجه دارد و کلیات را از یاد می‌برد، ریز‌بین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bean counter

noun number cruncher

Synonyms: CPA, accountant, actuary, analyst, auditor, bookkeeper, certified public accountant, comptroller, financial executive, financial officer, number cruncher, statistician, treasurer

ارجاع به لغت bean counter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «bean counter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bean counter

لغات نزدیک bean counter

- bean beetle
- bean caper
- bean counter
- bean feast
- bean pod

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی