امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bear Up

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb
تحمل کردن، دوام آوردن، روحیه‌ی خود را حفظ کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bear up

  1. verb endure
    Synonyms: carry on, persevere, soldier on, suffer, withstand

ارجاع به لغت bear up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bear up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bear-up

لغات نزدیک bear up

پیشنهاد بهبود معانی