امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Begot

bɪˈɡɑːt British: bɪˈɡɒt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

تولیدکرده ،(به‌وجود)آورده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد begot

  1. verb Make children
    Synonyms: sired, generated, spawned, fathered, produced, procreated, gotten, engendered, yielded, originated, created, germinated, made, hatched, bred, brought, borne, afforded
  2. verb To be the biological father of
    Synonyms: sired, procreated, gotten, fathered, bred

ارجاع به لغت begot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «begot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/begot

لغات نزدیک begot

پیشنهاد بهبود معانی