امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bellyband

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تنگ اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bellyband

  1. noun A girth or cinch around an animal's belly, as for keeping a saddle or harness in place
    Synonyms: backstrap, breeching, cavesson, chinband, jaquima, noseband

ارجاع به لغت bellyband

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bellyband» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bellyband

لغات نزدیک bellyband

پیشنهاد بهبود معانی