امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Benediction

    ˌbenəˈdɪkʃn ˌbenəˈdɪkʃn
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    دعای خیر، دعای اختتام، برکت، نیایش

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد benediction

    1. noun closing prayer
      Synonyms: amen, approbation, approval, beatitude, benedictus, benison, blessing, consecration, favor, grace, gratitude, invocation, laying on of hands, okay, orison, praise, sanctification, thanks, thanksgiving
      Antonyms: anathema, execration

    ارجاع به لغت benediction

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «benediction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/benediction

    لغات نزدیک benediction

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return