امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Benignant

bəˈnɪɡnət bəˈnɪɡnət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
مهربان، لطیف، خوش‌خیم، ملایم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد benignant

  1. adjective Affording benefit
    Synonyms: advantageous, benefic, beneficent, beneficial, favorable, good, benign, helpful, profitable, propitious, salutary, toward, useful
    Antonyms: malign
  2. adjective Characterized by kindness and concern for others
    Synonyms: kind, altruistic, beneficent, benevolent, benign, good, gracious, goodhearted, kindhearted, kindly

ارجاع به لغت benignant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «benignant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/benignant

لغات نزدیک benignant

پیشنهاد بهبود معانی