معنی berkelium به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

ˈbɜ˞ːkliəm bɜːˈkiːliəm

توضیحات

نماد: Bk

عدد اتمی: 97

جرم اتمی: 247

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شیمی عنصر شیمیایی برکلیم، عنصر برکلیم

لیست لغات شیمی در انگلیسی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Berkelium is a synthetic element with the symbol Bk.

- برکلیم عنصری مصنوعی با نماد Bk است.

- Berkelium is named after the city of Berkeley, California, where it was first synthesized.

- نام برکلیم از جایی که برای اولین بار در آن‌جا ساخته شد، یعنی شهر برکلی کالیفرنیا، گرفته شده است.

- The discovery of berkelium expanded the actinide series.

- کشف برکلیم باعث گسترش دسته‌ی اکتینیدها شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد berkelium

noun a radioactive transuranic element; discovered by bombarding americium with helium

ارجاع به لغت berkelium

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «berkelium» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/berkelium

لغات نزدیک berkelium

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند