امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bettor

ˈbetər ˈbetə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
شرط بندی کننده، کسی که شرط می بندد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bettor

  1. noun One who bets
    Synonyms: gambler, gamester, better, player, wagerer, punter

ارجاع به لغت bettor

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bettor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bettor

لغات نزدیک bettor

پیشنهاد بهبود معانی