امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bh

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    symbol uncountable
    شیمی عنصر شیمیایی (Bh) بوریم، عنصر بوریم، بوهریم، عنصر بوهریم (نماد شیمیایی عنصر Bohrium)
    لیست لغات شیمی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - Bh is a chemical element with the atomic number 107.
    - بوهریم یک عنصر شیمیایی با عدد اتمی ۱۰۷ است.
    - Bh is a highly radioactive element.
    - بوهریم یک عنصر بسیار رادیواکتیو است.
    abbreviation
    سختی برینل (BH) (Brinell hardness)
    - The BH of the metal was measured to be 200.
    - سختی برینل فلز 200 اندازه‌گیری شد.
    - The higher the BH, the stronger the material.
    - هر چه سختی برینل بالاتر باشد، ماده قوی‌تر است.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد Bh

    1. noun A transuranic element
      Synonyms: bohrium, element 107, atomic number 107

    ارجاع به لغت Bh

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «Bh» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bh

    لغات نزدیک Bh

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند