امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bicentennial

ˌbaɪsenˈteniəl ˌbaɪsenˈteniəl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
جشن دویست ساله، دویست ساله

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- during the bicentennial celebrations of American independence
- طی جشن‌های دویست ساله‌ی استقلال امریکا
noun countable
هر دویست سال یکبار، دویست سال پس از یک رویداد مهم
- The bicentennial of the Declaration of Independence.
- دویستمین سالگرد اعلام استقلال.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bicentennial

  1. noun The 200th anniversary (or the celebration of it)
    Synonyms: bicentenary, cental, centare, centennium, centref, centrev, centumvirate, cwt, hundredweight, sesquicentenary
  2. adjective Of or relating to or completing a period of 200 years
    Synonyms: bicentenary

ارجاع به لغت bicentennial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bicentennial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bicentennial

لغات نزدیک bicentennial

پیشنهاد بهبود معانی