امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Big Deal

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

collocation idiom
(عامیانه) 1- آدم مهم، آدم کله‌گنده، (چیز یا کار) مهم 2- (حرف ندا حاکی از تحسین یا شادی یا تمسخر) ای بابا!، دیگه چی؟، یعنی میگی‌ چه کنم؟

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد big deal

  1. noun something or someone important
    Synonyms: big cheese, big enchilada, big fish, biggie, big gun, big shot, big wheel, bigwig, boss, boss man, head honcho, hotshot, important person, top dog, tycoon, very important person, VIP

ارجاع به لغت big deal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «big deal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/big-deal

لغات نزدیک big deal

پیشنهاد بهبود معانی