امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bilberry

ˈbɪlberi ˈbɪlbri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun plural
گیاه‌شناسی سیاه‌گیله، بیل‌بری (انوع گونه‌های blueberry از جنس: Vaccinium که بومی آمریکای شمالی هستند)، میوه‌ی این گیاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bilberry

  1. noun Blue-black berries similar to American blueberries
    Synonyms: whortleberry, whinberry, blaeberry, Viccinium myrtillus, European blueberry
  2. noun Erect blueberry of western United States having solitary flowers and somewhat sour berries
    Synonyms: thin-leaved bilberry, mountain blue berry, Viccinium membranaceum

ارجاع به لغت bilberry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bilberry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bilberry

لغات نزدیک bilberry

پیشنهاد بهبود معانی