معنی bioactive به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

baɪoʊˈæktɪv baɪəʊˈæktɪv

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

زیست‌فعال (دارای قابلیت کنش و واکنش با بافت زنده یا سازواره‌ی زنده)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The bioactive ingredients in the skincare product help to nourish and rejuvenate the skin.

- ترکیبات زیست‌فعال موجود در محصول مراقبت از پوست به تغذیه و جوان‌سازی پوست کمک می‌کنند.

- The researchers discovered a new bioactive protein that plays a role in cell growth and development.

- محققان پروتئین زیست‌فعال جدیدی را کشف کردند که در رشد و تکامل سلولی نقش دارد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bioactive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «bioactive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bioactive

لغات نزدیک bioactive

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند