امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Biped

    ˈbaɪped ˈbaɪped
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    زیست‌شناسی دوپا (جانداری که برای جابه‌جایی و پیمودن راه روی خشکی از اندام‌های پشتی یا دو پای خود استفاده می‌کند)
    لغات زیست شناسی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام
    - The dinosaur was a biped.
    - دایناسور دوپا بود.
    - Humans are bipeds.
    - انسان‌ها دوپا هستند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد biped

    1. adjective Having two feet
      Synonyms: bipedal, marsupialian, two-footed
      Antonyms: quadruped
    2. noun
      Synonyms: gnawer

    ارجاع به لغت biped

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «biped» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/biped

    لغات نزدیک biped

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی