امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Biyearly

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective adverb
دومرتبه درهر سال، سالی دوبار، دوسال یکبار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد biyearly

  1. adjective Occurring or payable twice each year
    Synonyms: semiannual, biennial, biannual, half-yearly
  2. adverb Twice a year
    Synonyms: semiannually, biennially

ارجاع به لغت biyearly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «biyearly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/biyearly

لغات نزدیک biyearly

پیشنهاد بهبود معانی