امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blanket

ˈblæŋkɪt ˈblæŋkɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    blanketed
  • شکل سوم:

    blanketed
  • سوم‌شخص مفرد:

    blankets
  • وجه وصفی حال:

    blanketing
  • شکل جمع:

    blankets

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive A2
پتو، جل، روکش، با پتو و یا جل پوشاندن، پوشاندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- There were two warm blankets on each bed.
- دو پتوی گرم روی هر بستر قرار داشت.
- The pavement was hidden under a blanket of leaves.
- سنگفرش زیر پوششی از برگ پنهان شده بود.
- a blanket of clouds around Mount Damavand
- پوششی از ابر در اطراف کوه دماوند
- a suffocating blanket of despair and sorrow
- سرپوش خفقان‌آوری از نومیدی و غم
- Snow had blanketed the trees.
- برف درخت‌ها را پوشانده بود.
- a blanket insurance policy
- بیمه‌نامه‌ی جامع
- a blanket endorsement
- تأیید بدون قید و شرط، تأیید کلی
- We must avoid a blanket condemnation of any nation.
- باید از محکوم‌سازی بدون استثنای هر ملتی خودداری کنیم.
- a blanket acceptance of all their proposals
- پذیرش یکپارچه‌ی کلیه‌ی پیشنهادات آن‌ها
- A powerful radio station blankets a weaker one.
- یک ایستگاه رادیویی قوی ایستگاه ضعیف‌تر را خنثی می‌کند.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blanket

  1. adjective comprehensive
    Synonyms: absolute, across-the-board, all-inclusive, overall, powerful, sweeping, unconditional, wide-ranging
    Antonyms: incomplete, uncomprehensive
  2. noun cover, covering
    Synonyms: afghan, carpet, cloak, coat, coating, comforter, covering, coverlet, envelope, film, fleece, layer, mat, puff, quilt, rug, sheath, sheet, throw, wrapper
  3. verb cover
    Synonyms: bury, cloak, cloud, coat, conceal, crown, eclipse, envelop, hide, mask, obscure, overcast, overlay, overspread, suppress, surround
    Antonyms: lay bare, uncover

ارجاع به لغت blanket

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blanket» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blanket

لغات نزدیک blanket

پیشنهاد بهبود معانی