امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bleacher

    ˈbliː.tʃɚ ˈbliː.tʃər
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bleachers

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    سفیدکننده (شخص یا ماده)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    - The bleacher was responsible for bleaching all of the fabrics in the laundry room.
    - سفیدکننده مسئول سفید کردن تمام پارچه‌های اتاق لباسشویی بود.
    - The bleacher used a strong bleach solution to remove the stains from the white clothes.
    - سفیدکننده از محلول سفیدکننده قوی‌ای برای پاک کردن لکه‌های لباس سفید استفاده کرد.
    noun plural
    انگلیسی آمریکایی ورزش سکو (در استادیوم) (که صندلی ندارد و قیمت بلیت آن ارزان است)
    - We sat in the bleachers.
    - روی سکوها نشستیم.
    - The bleachers were packed with cheering fans.
    - سکوها مملو از هوادارانی بود که تشویق می‌کردند.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت bleacher

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bleacher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bleacher

    لغات نزدیک bleacher

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند