امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Blighter

    ˈblaɪt̬ər ˈblaɪtə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    آفت بار، شخص یا چیزی که موجب مصیبت و بلا شود، مصیبت‌بار

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    noun
    (انگلیس - عامیانه) آدم پست، رذل، فرومایه، فلان‌فلان شده
    - The blighter stole my book.
    - بی‌معرفت کتابم را بلند کرد.
    - Let's give these blighters the runaround.
    - بگذار قدری این فلان‌فلان‌شده‌ها را سر بدوانیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد blighter

    1. noun A boy or man
      Synonyms: cuss, fella, chap, pest, fellow, feller, lad, pesterer, gent, gadfly, bloke

    ارجاع به لغت blighter

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blighter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blighter

    لغات نزدیک blighter

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند