امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blinder

ˈblaɪndər ˈblaɪndə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    blinders
  • صفت عالی:

    blindest

معنی

noun
چشم‌بند اسب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blinder

  1. adjective Stupefied, excited, or muddled with alcoholic liquor
    Synonyms: higher, boozier, tipsier, drunker
  2. noun Blind consisting of a leather eyepatch sewn to the side of the halter that prevents a horse from seeing something on either side
    Synonyms: blindfold, bluff, winker, flab, hood, obstruction, shade, blinker
  3. adjective Indifferent
    Synonyms: dimmer, duller
    Antonyms: sharper, quicker

ارجاع به لغت blinder

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blinder» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blinder

لغات نزدیک blinder

پیشنهاد بهبود معانی