امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blip

blɪp blɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adverb
تصویری بر روی صفحه رادار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blip

  1. noun A radar echo displayed so as to show the position of a reflecting surface
    Synonyms: glitch, censor, echo, pip, spot, tap, radar target

ارجاع به لغت blip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blip

لغات نزدیک blip

پیشنهاد بهبود معانی