امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Blooded

American: ˈblʌdəd British: ˈblʌdɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
دارای نوع به‌خصوصی خون (برای مثال خونگرم warm-blooded)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
adjective
(حیوان) نیکنژاد، اصیل، از نژاد خوب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blooded

  1. adjective Of unmixed ancestry
    Synonyms: thoroughbred, pedigreed, choice, purebred, fullblooded, legitimate, fancy, highbred, aristocratic, full-blooded, patrician, highborn, registered, quality, full blood
    Antonyms: bastard, mongrel, scrub

ارجاع به لغت blooded

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blooded» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blooded

لغات نزدیک blooded

پیشنهاد بهبود معانی