امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Blowpipe

    ˈbloʊpaɪp ˈbləʊpaɪp
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (لوله‌ای که توسط آن هوا یا گاز را با فشار داخل آتشخان می‌کنند تا گرمای آن را بیشتر و متمرکزتر کند) لوله‌ی دمنده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    noun
    (شیشه‌سازی - لوله‌ای که با آن در شیشه می‌دمند و به آن شکل می‌دهند) نیچه
    noun
    رجوع شود به: blowgun
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد blowpipe

    1. noun A tube that directs air or gas into a flame to concentrate heat
      Synonyms: blowtube, blow tube
    2. noun A tube through which darts can be shot by blowing
      Synonyms: blowgun, blowtube, welder, blow tube

    ارجاع به لغت blowpipe

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «blowpipe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/blowpipe

    لغات نزدیک blowpipe

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار