امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bobtail

ˈbɒbteɪl ˈbɒbteɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive adjective
دم کل، اسب یا سگ دم کل، هرچیز ناقص یا مختصر‌شده، آدم مهمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a bobtail(ed) horse
- اسب دم‌کوتاه (دم چتری)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bobtail

  1. noun A short or shortened tail of certain animals
    Synonyms: bob, dock
  2. noun Large sheepdog with a profuse shaggy bluish-grey-and-white coat and short tail; believed to trace back to the Roman occupation of Britain
    Synonyms: old-english-sheepdog
  3. adjective Having a short or shortened tail
    Synonyms: bobtailed

ارجاع به لغت bobtail

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bobtail» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bobtail

لغات نزدیک bobtail

پیشنهاد بهبود معانی