امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bonus

ˈboʊnəs ˈbəʊnəs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bonuses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
انعام، جایزه، امتیاز، پرداخت اضافی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Nowruz's bonus
- پاداش (عیدی) نوروز
- employee bonus
- پاداش کارمندان
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bonus

  1. noun unexpected extra
    Synonyms:
    tip premium gift reward plus benefit prize perk gratuity gravy bonus commission dividend ice hand-out goody fringe benefit honorarium frosting additional compensation special compensation bounty golden parachute

ارجاع به لغت bonus

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bonus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bonus

لغات نزدیک bonus

پیشنهاد بهبود معانی