گذشتهی ساده:
brayedشکل سوم:
brayedسوم شخص مفرد:
braysوجه وصفی حال:
brayingشکل جمع:
braysاز آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bray» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bray