معنی breechblock به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: breech block

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گلنگدن، بستار (تفنگ)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- The soldier had to replace the damaged breechblock of his rifle before the next mission.

- سرباز باید پیش از انجام مأموریت بعدی، گلنگدن آسیب دیده‌ی تفنگ خود را تعویض می‌کرد.

- The breechblock of the shotgun was stuck.

- بستار تفنگ ساچمه‌زن گیر کرده بود.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت breechblock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «breechblock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/breechblock

لغات نزدیک breechblock

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند