امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Brexit

    ˈbreksɪt ˈbreksɪt
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    آمیزواج سیاست برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه‌ی اروپا) (British exit)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The British government is working on a plan to mitigate the economic impact of Brexit.
    - حکومت بریتانیا در حال کار روی طرحی برای کاهش تأثیر اقتصادی برگزیت است.
    - Many British citizens are concerned about the potential consequences of Brexit.
    - بسیاری از شهروندان بریتانیایی نگران پیامدهای احتمالی برگزیت هستند.
    - Many people are concerned about the economic impact of Brexit.
    - بسیاری از مردم نگران تأثیر اقتصادی برگزیت هستند.
    - The vote for Brexit was a turning point in British history.
    - رأی به برگزیت نقطه‌ی عطفی در تاریخ بریتانیا بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت brexit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «brexit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brexit

    لغات نزدیک brexit

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار