امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bricklayer

    ˈbrɪkˌleɪər ˈbrɪkˌleɪə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      bricklayers

    توضیحات

    شکل عامیانه‌ی این لغت: brickie

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    آجرچین (شخص)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - My neighbor hired a professional bricklayer to construct their new patio.
    - همسایه‌ی من یک آجرچین حرفه‌ای را برای ساخت پاسیوی جدید خود استخدام کرد.
    - The construction company is currently seeking qualified bricklayers for an upcoming project.
    - .این شرکت ساختمانی در حال حاضر به دنبال آجرچین‌های قابل برای پروژه‌ی آتی است
    - My neighbour is a brickie.
    - همسایه‌ی من آجرچینه.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت bricklayer

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bricklayer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bricklayer

    لغات نزدیک bricklayer

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند