امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bridegroom

    ˈbraɪdɡruːm / / -ɡrʊm ˈbraɪdɡruːm / / -ɡrʊm
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun countable
    داماد، تازه داماد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The bridegroom was wearing a black suit.
    - داماد کت و شلوار سیاهی پوشیده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bridegroom

    1. noun male marriage partner
      Synonyms: benedict, groom, helpmate, husband, mate, newlywed, old man, spouse
      Antonyms: bride

    ارجاع به لغت bridegroom

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bridegroom» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bridegroom

    لغات نزدیک bridegroom

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند