امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Broider

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
قلابدوزی کردن، گلدوزی کردن، ملیله‌دوزی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت broider

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broider» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broider

لغات نزدیک broider

پیشنهاد بهبود معانی