امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Brominate

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
شیمی با برم ترکیب کردن، برم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brominate

  1. verb Treat with bromine
    Synonyms: bromate

ارجاع به لغت brominate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brominate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brominate

لغات نزدیک brominate

پیشنهاد بهبود معانی