امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bucolic

    bjuˈkɑːlɪk bjuːˈkɒlɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun adjective
    روستایی، دهقانی، اشعار روستایی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The bucolic atmosphere of Arcata interested John and his family.
    - محیط روستایی شهر ارکیتا جان و خانواده‌اش را جذب کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bucolic

    1. adjective rural or rustic
      Synonyms: agrarian, agricultural, Arcadian, countrified, country, pastoral

    ارجاع به لغت bucolic

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bucolic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bucolic

    لغات نزدیک bucolic

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند