امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bugbear

    ˈbʌɡber ˈbʌɡbeə
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun
    لولو، با لولو ترساندن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - When I was a child, I was afraid of bugbears.
    - بچه که بودم از لولو می‌ترسیدم.
    - The possibility of colliding with other planets had become his bugbear.
    - امکان خوردن به سیارات دیگر او را دچار وحشت بیهوده کرده بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bugbear

    1. noun An object of extreme dislike
      Synonyms: bugaboo, dread, bête noire, horror, bogy, hate, anathema, bogeyman, terror, goblin, bete noire, hobgoblin, specter, fear, boogeyman, abhorrence, abomination, nightmare, apprehension, phantom, bogey, aversion, scarecrow, detestation, curse, ghost, bane, execration, gremlin, pet-peeve, loup-garou, ogre, problem, scare, threat, wraith, booger

    ارجاع به لغت bugbear

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bugbear» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bugbear

    لغات نزدیک bugbear

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند