امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bulletin

ˈbʊlətɪn ˈbʊlətɪn ˈbʊlətɪn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    bulletins

معنی

noun verb - transitive countable
تابلو اعلانات، آگهی‌نامه رسمی، ابلاغیه رسمی، بیانیه، خبرنامه، گزارش خبری، پژوهش‌نامه، پژوه‌نامه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bulletin

  1. noun message, notification
    Synonyms: account, announcement, break, calendar, communication, communiqué, dispatch, flash, handout, hot wire, item, list, news, news flash, notice, program, publication, release, report, scoop, skinny, statement, the dope, what’s going down, what’s happening

ارجاع به لغت bulletin

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bulletin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bulletin

لغات نزدیک bulletin

پیشنهاد بهبود معانی