امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Bullied

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    bullies
  • وجه وصفی حال:

    bullying

معنی

adjective C1
مورد آزار و اذیت واقع شده، مورد توهین یا خشونت قرار گرفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bullied

  1. verb Be bossy towards
    Synonyms: harassed, ride, strong-armed, hectored, threatened, swaggered, domineered, menaced, browbeaten, intimidated, tyrannized, bludgeoned, antagonized, dragooned, victimized, terrorized, teased, bullyragged, punished, oppressed, huffed, frightened, cowed, coerced, bounced, bossed, blustered, annoyed
    Antonyms: allowed
  2. verb Domineer
    Synonyms: intimidated
    Antonyms: flattered, urged, cajoled

ارجاع به لغت bullied

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bullied» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bullied

لغات نزدیک bullied

پیشنهاد بهبود معانی