امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

But

bət bət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural adverb conjunction preposition A1
ولی، اما، لیکن، جز، مگر، به‌استثنای، فقط، نه تنها،به‌طور محض، بی، بدون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Nobody came but my brother.
- کسی بجز برادرم نیامد.
- All but one of the fugitives ...
- همه سوای یکی از فراریان ...
- We cannot choose but (to) stay.
- چاره‌ای جز ماندن نداریم.
- I couldn't help but laugh.
- نتوانستم جلو خنده‌ی خود را بگیرم.
- He is lazy but intelligent.
- او تنبل ولی باهوش است.
- I am old but you are young.
- من پیرم؛ اما شما جوان هستید.
- I don't question but you're correct.
- تردیدی ندارم که حق با شماست.
- If I had but known she was ill, I would have never shouted at her.
- اگر (فقط) می‌دانستم که مریض است هرگز سرش داد نمی‌زدم.
- He is but a child.
- او کودکی بیش نیست.
- I heard it but now.
- همین حالا شنیدم.
- I bought it but last year.
- همین پارسال آن را خریدم.
- He is a good man but he is my brother too.
- او مرد خوبی است و از سوی دیگر برادر من هم هست.
- Not a man but felt it.
- مردی نبود که آن را احساس نکند.
- He did it, but good.
- آن عمل را خیلی خوب انجام داد.
- But for you, I would be dead by now.
- اگر برای خاطر تو نبود، من تا حالا مرده بودم.
- I have no doubt but that he'll come.
- شکی ندارم که او خواهد آمد.
- One cannot but admire him.
- آدم نمی‌تواند از تحسین او خودداری کند.
- We couldn't help but surrender.
- چاره‌ای جز تسلیم شدن نداشتیم.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد but

  1. conjuction, preposition indicating contrast
    Synonyms: however, on the other hand, nevertheless, still, yet, though, although
  2. conjuction, preposition indicating an exception
    Synonyms: except, disregarding, without, not including, aside from, passing over, barring, omitting

Collocations

Idioms

  • it never rains but it pours

    یا اصلاً نمی‌بارد یا خیلی می‌بارد.

    بدبختی هرگز تنها نمی‌آید، بدبیاری یکی دوتا نیست

  • but and ben

    (اسکاتلند) همه‌ی منزل

ارجاع به لغت but

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «but» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/but

لغات نزدیک but

پیشنهاد بهبود معانی