معنی button one's lip به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

عامیانه زیپ دهان خود را کشیدن، ساکت شدن، خودداری از صحبت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

- Button your lip.

- ساکت شو.

- Don't tell him what I said, please. You know he can't keep his lips buttoned.

- لطفاً بهش نگو چی گفتم. آخه می‌دونی، اون نمی‌تونه زیپ دهنش رو ببنده.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد button one's lip

verb keep silent

Synonyms: be silent, button up, clam up, keep one's trap shut, not let out a peep, say nothing, shut up

ارجاع به لغت button one's lip

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «button one's lip» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/button-ones-lip

لغات نزدیک button one's lip

- button
- button man
- button one's lip
- button snakeroot
- button tree

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

خاد خارج ازوصف خانه جنبا خانه شطرنج خاورسوی خاکروبه گردآوری کردن خاکسترگر خاکشیر مرتع ختام ختم گزاردن خدمت دوسره خراب نکردنی خرابی تدریجی خراشاندن با آلت زبر خراشاندن پوست خراشنده کردن خراشگذاری خراشیدگی بر پوست درخت خرامشگاه خرخنده کردن خرده زارع خز سمور آبی خزانگر خزدست خزه مردابی خسباندن خسپاندن تخم خسپانگر خشک افتادن خشک انداختن خصوصی کردن خط ترازنما درنمودار خط دو راهی خطاگونه خطگذار