امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Bypath

    ˈbaɪpɑːθ ˈbaɪpɑːθ
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: by-path

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    جاده‌ی فرعی، جاده‌ی کم‌تردد، جاده‌ی پرت، کوره‌راه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - The bypath was a shortcut to the park.
    - جاده‌ی فرعی میان‌بری برای رسیدن به پارک بود.
    - We took a by-path to reach the waterfall.
    - جاده‌ی کم‌تردد را برای رسیدن به آبشار طی کردیم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد bypath

    1. noun A side road little traveled (as in the countryside)
      Synonyms: byway, lane, pathway, shortcut, trail, way, byroad

    ارجاع به لغت bypath

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bypath» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bypath

    لغات نزدیک bypath

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند