امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cachet

kæˈʃeɪ ˈkæʃeɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun singular uncountable informal
اعتبار، پرستیژ
- Her expensive clothing gave her a certain cachet among her peers.
- لباس‌های گران‌قیمتش به او در میان هم‌سالانش اعتبار خاصی داد.
- The actor's cachet grew as he starred in critically acclaimed films.
- پرستیژ این بازیگر با بازی در فیلم‌های تحسین‌شده رشد کرد.
noun
مهر (خاص و متمایز) (روی نامه و سند و غیره)
- The cachet on the invitation indicated its exclusivity.
- مهر روی دعوت‌نامه انحصاری بودن آن را نشان می‌داد.
- The cachet on the letter indicated it was from a government official.
- مهر روی نامه حاکی از آن بود که این نامه از طرف یک مقام دولتی است.
noun
نشان اصالت
- The vintage stamp collection had a cachet that indicated its rarity and value.
- کلکسیون تمبرهای قدیمی دارای نشان اصالتی بود که کمیاب بودن و ارزش را نشان می‌داد.
- The designer handbag had a cachet.
- کیف دستی این طراح نشان اصالت داشت.
noun
پزشکی کاشه (پوشش دارو)
- I could taste the medicine inside the cachet.
- می‌توانستم مزه‌ی داروی داخل کاشه را بچشم.
- The cachet was a convenient way to take the medicine without any added flavors or sweeteners.
- کاشه راهی مناسب برای مصرف دارو بدون هیچ طعم‌دهنده یا شیرین‌کننده‌ی اضافه بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cachet

  1. noun A seal or stamp on an official letter or document
    Synonyms: lettre-de-cachet, seal, prestige, capsule, design, distinction, stamp, stature, status, seal of approval

ارجاع به لغت cachet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cachet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cachet

لغات نزدیک cachet

پیشنهاد بهبود معانی