امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Cagey

ˈkeɪdʒi ˈkeɪdʒi
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین cagy نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار cagey رایج است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective informal
(نداشتن تمایل به ارائه‌ی اطلاعات) محتاط، محافظه‌کار، مرموز، تودار، آب‌زیرکاه
- He was very cagey about what happened at the meeting.
- او در مورد اتفاقاتی که در جلسه رخ داد بسیار آب‌زیرکاه بود.
- He was pretty cagy about his money.
- او در مورد [منبع] پول خود بسیار محتاط بود.
adjective informal
زیرک، زرنگ
- a cagey consumer
- مصرف‌کننده‌ای زیرک (که فریب نمی‌خورد)
- He is cagy.
- اون زرنگه.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cagey

  1. adjective tricky
    Synonyms: cagey, careful, circumspect, crafty, cunning, leery, secretive, shrewd, sly, wary, wily

ارجاع به لغت cagey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cagey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cagey

لغات نزدیک cagey

پیشنهاد بهبود معانی