امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Calamitous

kəˈlæmətəs kəˈlæmɪtəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
پربلا، بدبختی‌آور، مصیبت‌بار، خطرناک، فجیع، اسف‌بار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a calamitous flood
- سیل مصیبت‌بار
- The calamitous event left a trail of devastation in its wake.
- این رویداد اسف‌بار ردپایی از ویرانی را در پی خود بر جای گذاشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد calamitous

  1. adjective disastrous; tragic
    Synonyms: adverse, afflictive, blighting, cataclysmic, catastrophic, deadly, deplorable, devastating, dire, fatal, grievous, harmful, heartbreaking, lamentable, messy, pernicious, regrettable, ruinous, unfavorable, unfortunate, woeful
    Antonyms: blessed, comforting, favorable, fortunate, happy, joyous, wonderful

ارجاع به لغت calamitous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «calamitous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/calamitous

لغات نزدیک calamitous

پیشنهاد بهبود معانی