امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Call The Shots

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

idiom
1- دستور دادن، فرمان دادن 2- کارها را سرپرستی کردن، اداره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد call the shots

  1. verb be in charge
    Synonyms: be in control, be in the driver's seat, be in the saddle, call the tune, lay down the law, make the decisions, make the rules, run the show, wear the trousers

ارجاع به لغت call the shots

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «call the shots» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/call-the-shots

لغات نزدیک call the shots

پیشنهاد بهبود معانی